گاف ر گاف.
ت نون ه الف ی ی.
فکر میکنم به اندازه ی کافی سگ دو زدم.
ولی احتمالا لنگ سگ دو زدم
دیگه باید چیکار میکردم آخه.
احساس یک بانوی جوان فلج و دارم.
که تنها کاری که میتونه بکنه زل زدن به دریای غمگین پشت پنجره ست.
شاید بتونه بوی گلی رو هم استشمام کنه.
و اگر پرستاری مهربان داشته باشه، شاید هم کمی قهوه به خوردش بده.
درباره این سایت